نوجوانان و رسانههای تصویری درآمدی بر استفاده و بهرهمندی نوجوانان از رسانههای تصویری
گسترش روز افزون وسایل ارتباط جمعی و کارکردهای فزاینده آن در دنیای امروز،این وسایل را به عنوان اجزاء اساسی و
مقوم زندگی بشر امروزی ساخته است.1اگرچه وسایل ارتباطی قدمتی دیرینه دارند،اما سیر تحولات آنها از پیدایش
مطبوعات و سینما تا پیدایش ارتباطات الکترونیک،به قدری شگرفت و تأثیرگذار بوده است که میتوان گفت تکنولوژیهای
نوین ارتباطی،جامعه را از جوامع پیشین متمایز ساخته و موجب پیدایی"عصر ارتباطات"گشته است.
انسان دنیای جدید در چنین عصری،صاحب زندگی بصریتری شده و فیلم و تلویزیون،به صورت مجذوبترین و قویترین
وسایل ارتباط جمعی و تفریحی،موقعیتی خاص یافتهاند.2این رسانهها که با جان بخشیدن به تصاویر و متحرکسازی آنها
در هنر-صنعت سینما پا به عرصه ارتباطات گذاشتند،با پیدایش تلویزیون و ویدئو،مراحل تکاملی خود را طی میکنند.دیگر
تلویزیون و ویدئو نه تنها به عنوان اعضای هر خانواده محسوب میشوند،بلکه در دورههای سنی خاص همچون کودکی و
نوجوانی،همانند سینما جانشینهی دلخواه و جذابی برای بسیاری از فعالیتها و برنامهها در اوقات فراغت بهشمار میآیند.
نوجوانان معمولا به همراه خانواده و بیشتر با دوستان خویش به سینما میروند و فیلمهایی را که میبینند با شور و هیجان
برای دیگران تعریف میکنند.آنها همچنین ساعتها به تماشای تلویزیون مینشینند و با ولع تمام برنامهها و ماجراها را
دنبال میکنند،شبکههای متعدد را برانداز مینمایند و اگر ارضاء نشدند به ابزار مکملی متوسل میشوند تا کاملا در اختیار
ذوق و سلیقه آنها باشد.
بنابراین،با توجه به سهم فزاینده رسانههای تصویری در زندگی انسان معاصر و به ویژه نوجوانان امروزی،که در نهایت به
بسط نفوذ و تأثیر چنین وسایلی بر آنها منجر خواهد شد،انجام پژوهش در این زمینه ضرورت مییابد.
باید دید آیا واقعا این اعجاز حرکت تصویراست که آنها را سخت شیفته میکند یا اینکه سینما و تلویزیون روحیه کنجکاوی و
سرککشی آدمی(خاصه نوجوانان)به زندگیها و زوایای خلوت و تاریک دیگران را ارضاء میکند؟و یا حتی به قول
روانشناسان،؟آیا نوجوانان دچار بحران هویت،بدین طریق از زوایای تاریک و پرتشویش و اضطراب خود به رسانهها و
بیش از دیگر انواع،به رسانههای تصویری پناه میبرند و این وسایل آنها را به وجد و نشاط میآورد و راه مبارزه در مسیر
دشوار زندگی را به آنها میآموزد؟
بههرحال آنچه مسلم است این است که این زمان صرف شده برای دیدن یک فیلم سینمایی و یا تماشای برنامههای پر تحرک
تلویزیونی و ویدئویی باید از محدوده همین 24 ساعت شبانهروز تأمین شود و این همان میزان زمانی است که کودکان و
نوجوانان یک قرن پیش،یعنی قبل از عصر سینما و تلویزیون، نیز داشتند و اوقات خود را صرف بازی،تفریح،گردش در
اطراف خانه،کار،یادگیری و ارتباط با والدین و همسالان میکردند. بنابراین دریافتن این مهم که چرا بچهها(کودکان و
نوجوانان) به سینما میروند؟چرا تلویزیون تماشا میکنند؟این رسانهها چه